آن عکس پر از ناز که در قاب گسسته
مهرو صنمی بود که اینجور شکسته
صیاد اگر می شکند قلب صدف را
چون منتظر گوهر کمیاب نشسته
بَس دُرّ گرانمایه که در حبس صدف بود
خوشبخت همان دُر که از این دام، بِرَستِه