هر خدیو ی  بهر  رعیت، می سراید دم ز‌ِ  داد 
یا که دائم می کند با وعده هایش، خلق شاد 
گر  یقین دارد که این داعیه ها باشد محال 
همچو دهقان افکند بَوّاشه  را در راه باد 

کاوه