تعادل پیشه کن در سیره خویش
که افراطش هزاران عیب دارد
اساس زندگی آنجا تراز است
که عصیان پیشه سر در جیب دارد
توازن چون شود حاکم به کردار
یقین دان تحفه ای از غیب دارد

بهلول